گروه اقتصاد کلان:در شرایطی که به واسطه تحریم و افت سنگین صادرات نفت،درآمدهای ارزی دولت به شدت کاهش پیدا کرده،بیم آن میرود که کسری بودجه بی سابقه دولت در سال آینده،اقتصاد کشور را زمینگیر کند.به گزارش«اسکناس»،این در حالی است که خصوصا در سالهای اخیر،کارشناسان اذعان کرده اند که میتوان با اخذ مالیات از فعالیت های غیرمولد و بخش زیرزمینی اقتصاد،تا حدود بسیاری زیادی بودجه را تامین کرد.در حال حاضر براساس آمارهای غیررسمی،در سال بیش از هزاران میلیاردتومان فرار مالیاتی در اقتصاد زیرزمینی کشور صورت میگیرد که نشان میدهد نظام مالیاتی نتوانسته فکری برای این بخش اقتصاد داشته باشد.
اقتصاد زیرزمینی چیست؟
اقتصاد زیرزمینی به تمام فعالیتهایی گفته میشود که به عللی در حسابهای ملی ثبت نمیشوند. تنوع بالای این فعالیتها، ارائه یک تعریف جامع برای اقتصاد زیرزمینی را دشوار ساخته است. به کارگیری واژههای بسیار متنوع مانند اقتصاد زیرزمینی، اقتصاد سایه، اقتصاد موازی، اقتصاد غیررسمی و اقتصاد ثبت نشده با تعاریف یکسان یا دارای همپوشانی زیاد، از جمله نشانههای این نابسامانی است.بانک جهانی، اقتصاد زیرزمینی را شامل تمامی فعالیتهای تولیدی (کالا و خدمات) تعریف میکند که ممکن است هم از جنبه اقتصادی مولد بوده و هم کاملاً قانونی باشند، اما به دلایلی مانند فرار از مالیات، اجتناب از مواجهه با استانداردهای خاص بازار کار (مانند حداقل دستمزد یا استانداردهای ایمنی) و یا اجتناب از درگیر شدن با بوروکراسی اداری، عمداً از مقامات عمومی پنهان میشوند.درباره اقتصاد زیرزمینی دو دیدگاه رایج وجود دارد که یکی معتقد به نقش عواملی از قبیل بار مالیاتی و تأمین اجتماعی به عنوان عوامل اصلی ایجاد اقتصاد زیرزمینی است و دیگری بر نقش عوامل نهادی تاکید داشته و اقتصاد زیرزمینی را در بستر نقصانهای نهادی بررسی میکند.در دیدگاه اول تصریح میشود که عوامل اقتصادی، به منظور فرار از بار مالیاتی و پرداختهای مربوط به تأمین اجتماعی (به عنوان نوعی مالیات مستقیم)، از اقتصاد رسمی خارج میشوند. لذا هر چه بار مالیاتی بیشتر باشد (نرخهای مالیاتی بالاتر و سیستم مالیاتی پیچیدهتر باشد)، سهم اقتصاد زیرزمینی افزایش مییابد؛ چرا که بنگاهها به منظور فرار از پرداخت مالیات و افزایش سودآوری، ترجیح میدهند که در بخش غیررسمی فعالیت کنند. البته به این نگاه انتقاداتی هم وارد شده است. برای مثال در صورتی که افزایش درآمد مالیاتی به دلیل افزایش کارایی و بازدهی سیستم مالیاتی باشد، حجم اقتصاد زیرزمینی میتواند کاهش هم داشته باشد.دیدگاه دوم اما تصویری جامعتر و کاملتر از عوامل ایجاد اقتصاد زیرزمینی ارائه میدهد. از نقطهنظر این دیدگاه، وجود نقصانهای نهادی نظیر ناامنی حقوق مالکیت، فساد، قوانین و مقررات پیچیده، غیرشفاف و ناکارآمد، عدم حاکمیت قانون و مواردی از این دست، باعث بالارفتن هزینههای مبادله میشوند و این علامت را به فعالان اقتصادی میدهند که فعالیت-های شفاف در چنین چارچوب نهادی ناکارآمدی، پر هزینه خواهد بود. هزینههای مبادله نامتعارف، از مصادیق بارز ناکارآمدی چارچوب نهادی است که مشارکتهای رسمی اقتصادی و سیاسی را محدود میکند.تأثیر اقتصاد زیرزمینی بر سیاست عمومی، چندوجهی و به صورت بالقوه بسیار مهم است. کانالهای اثرگذاری این پدیده بر اقتصاد رسمی که در نهایت سبب کاهش رفاه کل جامعه میشود، عبارتند از:
فرار مالیاتی
اقتصاد زیرزمینی سبب کاهش درآمدهای دولت و در نتیجه کاهش کیفیت و کمیت خدمات عمومی ارائه شده توسط دولت و افزایش فشار مالیاتی بر مالیات دهندگان به منظور جبران درآمدهای از دست رفته میشود. نرخ بالاتر مالیات، خود سبب گرایش بیشتر به سمت بازار غیرقانونی و ایجاد یک تسلسل باطل میشود.
اخلال در رقابت
از آنجا که فعالان اقتصاد زیرزمینی متحمل برخی از هزینهها نمیشوند و به دنبال دور زدن برخی از موانع هستند، بطور مثال فرار مالیاتی دارند و از رعایت برخی مقررات مانند مقررات بازار کار، بهداشت، بیمه و استانداردهای محیط کار سرباز میزنند؛ لذا در برابر تولیدکنندگان اقتصاد رسمی، در زمینی همسطح به رقابت نمیپردازند. به عبارت دیگر، فعالان بازار غیررسمی به دلایل مذکور سبب ایجاد اخلال در رقابت در سطح بازار میشوند.
خنثی نمودن اثر سیاستهای دولت
فعالیتهای اقتصاد زیرزمینی معمولاً نامنظم، پراکنده و غیرقانونی است و به همین دلیل در گزارش حسابهای ملی محاسبه نمیشود. این عدم جامعیت حسابهای ملی موجب
سیاستگذاری بر پایه اطلاعات غلط میشود. اثر سوء این موضوع را میتوان در تصمیمگیریهای کلان اقتصادی در قالب بودجه سالانه و برنامههای بلندمدت اقتصادی دید.
با شفاف شدن اقتصاد زیر زمینی کل بودجه دولت تأمین میشود
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه حجم اقتصاد زیر زمینی کشور ۴ برابر اقتصاد شفاف است، گفت: مالیات علی الحساب بودجه را شفاف و با حذف اقتصاد زیر زمینی، بودجه دولت را تامین میکند.محمد رضا یزدی زاده در گفت و گو با مهر درباره نظام مالیاتی کشور، گفت: یک سیستم مالیاتی کارا وظایفی دارد که میتوان آن را در پنج دسته کلی قرار داد. اولین وظیفه مالیات، تأمین درآمد دولت و دومین وظیفه هدایت سرمایهها به بخشهای مولد اقتصادی است به عبارتی دیگر مالیات ابزار تخصیص مجدد منابع بر اساس اهداف اقتصادی کشور را فراهم میکند.وی ادامه داد: وظیفه سوم مالیات جلوگیری از بورسبازیهای بخشی در اقتصاد است یعنی گاهی در یک بخشی از اقتصاد به دلیل تقاضای بورس بازی دچار تورم میشویم و سیاست پولی نیز در این زمینه کارایی لازم را برای برخورد با تورم بخشی ندارد در این شرایط باید از سیاستهای مالی استفاده کرد. وظیفه چهارم مالیات، جلوگیری از افزایش شکاف طبقاتی و کاهش آن همچنین افزایش هزینههای تجمل گرایی با هدف توسعه عدالت اجتماعی و پنجمین وظیفهای که بر عهده نظام مالیاتی کشور است ایجاد شفافیت اقتصادی با کاهش حجم اقتصاد زیرزمینی و جلوگیری از فساد مالی است.عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی با اشاره به وضعیت کنونی سیستم مالیاتی کشور، گفت: در زمینه تأمین درآمد دولت با نگاهی به بودجه سالانه متوجه میشویم که بودجه عمومی حدود ۲۰ درصد ناخالص داخلی شفاف ما است. بنابراین اگر بخواهیم کل بودجه عمومی دولت را به وسیله مالیات و از اقتصاد شفاف تأمین کنیم نیاز به این داریم که از ناخالص داخلی مان ۲۰ درصد مالیات بگیریم که در مقایسه با سایر کشورها نسبتی متوسط و رو به پایین است.وی با بیان اینکه نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی در حال حاضر حدود ۶ درصد است، افزود: این درصد پایین ناشی از ناکارامدی نظام مالیاتی است؛ طبق مطالعات صورت گرفته با همین قوانین حداکثر نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی ۷.۵ درصد خواهد شد این موضوع لزوم تغییر در سیستم مالیاتی را نشان میدهد.این کارشناس اقتصادی با اشاره به وضعیت نظام مالیاتی کشور در دومین رسالت خود یعنی هدایت سرمایهها به سمت بخش مولد، گفت: شاید اولین اقدام در این زمینه را میتوان مالیات از خانههای خالی دانست که البته هنوز به اجرا در نیامده است. اگر این قانون اجرا شود از این پتانسیل بی نهایتی که همیشه غافل بودیم یک نمونه کوچکی را اجرا کردهایم.وی با بیان اینکه مالیات ابزاری فوق العاده کارآمد برای جلوگیری از بورس بازی در اقتصاد است، بیان کرد: در بازار خودرو همواره مشکل توزیع وجود دارد و با دو تقاضای دلالان و مصرف کنندگان مواجه هستیم؛ تنها کاری که توانستیم انجام دهیم قرعه کشی است که به عقیده من آبروی کشور را با آن بردهایم در صورتی که مالیات ابزار جدا کردن این دو از یکدیگر است.یزدی زاده ادامه داد: اگر قاعدهای گذاشته شود که وقتی فردی خودرویی را میخرد اگر در سال اول آن را بفروشد ۹۰ درصد عایدی به عنوان مالیات دریافت شود در سال دوم ۷۰ درصد در سال سوم ۵۰ درصد و در سال چهارم از این مالیات معاف شود با این اقدام امکان بورس بازی به طور کامل از بین میرود و خودرو بدست مصرف کننده نهایی میرسد.وی با بیان اینکه یکی از کارکردهای مهم مالیات، کاهش شکاف طبقاتی است، گفت: متأسفانه علی رغم اینکه کشور ما ۵۰ سال سرطان تورم دارد که به واسطه آن فقیر، فقیر تر و غنی، غنیتر میشود و بازدهی ثروت ده برابر بازدهی اقتصاد است اما علیرغم تمام تلاشها مالیات خودرو و خانههای لوکس که در بودجه امسال آمد و اقدام کوچکی بود نیز اجرا نشد.یزدی زاده درباره نقش مالیات در ایجاد شفافیت اقتصادی گفت: اهمیت این موضوع در اقتصادهایی مانند کشور ما که اقتصاد زیرزمینی بزرگی دارد بسیار زیاد است. در کشور ما اقتصاد زیرزمینی حداقل ۴ برابر اقتصاد شفاف است و بعضی برآوردها این عدد را تا ۸ برابر نیز نشان میدهد؛ آمارهای فرار مالیاتی داده میشود این آمار نوک کوه یخ فرار مالیاتی است چراکه تنها اقتصاد شفاف را در نظر میگیرد اگر اقتصاد زیر زمینی را شفاف کنیم بودجه کل دولت از مالیات تأمین میشود.وی درباره راهکارهای فعلی کارا شدن نظام مالیاتی کشور، گفت: مالیات حقوقبگیر ها در هفت ماهه سال جاری ۱۱ هزار میلیارد تومان بوده است که حمایت از آنها بعضاً واجب است اما در همین زمان تنها ۵ هزار میلیارد تومان از مشاغل مالیات گرفته شده است یعنی تمام فعالیتهایی که توسط افراد حقیقی در کشور صورت گرفته مانند طلا فروشی، خواروبارفروشی، نانوایی و … که جمعاً سه میلیون واحد صنفی هستند تنها ۵ هزار میلیارد تومان مالیات دادهاند و سهم مالیات حقوق ۲.۲ برابر مشاغل است و این موضوع عادلانه نیست.این کارشناس اقتصادی خاطر نشان کرد: یک معضل در مالیات ستانی این است که در وصول مالیات مشاغل به دلیل بروکراسی اداری به طور متوسط ۲.۳ سال وقفه داریم یعنی اگر تورم را در نظر بگیریم ارزش واقعی این ۵ هزار میلیارد تومان تنها هزار میلیارد تومان است.
مالیات علی الحساب اقتصاد زیر زمینی را از بین میبرد
عضو سابق شورای راهبردی نظام مالیاتی در پایان درباره راه حل اصلاح نظام مالیاتی کشور، گفت: اولین اقدام در زمینه اصلاح نظام مالیاتی این است که باید ماده ۱۶۳ قانون مالیاتهای مستقیم و دریافت علی حساب اجرا شود به گونهای که از هر معامله کشور یک درصد به عنوان مالیات علی الحساب وصول شود وقتی چکهای حامل را حذف کردیم آن وقت تمام موارد اطلاعات از طریق بانک انجام میشود و از این طریق میتوان به تمام معادلات نظارت کرد.وی ادامه داد: برای این کار میتوان سقفی مانند یک میلیارد تومان قرار داد که افراد بتوانند تا این سقف ورودی به حساب داشته باشند اما اگر رقم ورودی به حساب مازاد بر این رقم بود مشخص است که فرد کار اقتصادی میکند و یک درصد از آن باید به عنوان مالیات علی الحساب وارد پرونده مالیاتی شود اگر فرد پرونده مالیاتی نداشته باشد نیز به عنوان اقتصاد زیرزمینی شناخته میشود.یزدی زاده افزود: اگر فردی دلیل موجهی برای تبادل خود داشته باشد به عنوان نمونه خانه خریده باشد آن را به سازمان امور مالیاتی اعلام میکند و مانند همه جای دنیا پول را پس میگیرد و اگر سازمان پول را دیر برگرداند سودش را نیز باید به آن برگرداند این کار اقتصاد زیرزمینی را نیز کاهش داده و وقفه مالیاتی را کم میکند.وی خاطرنشان کرد: سیاست مالیات علی الحساب حرکت به سمت عادلانه شدن پرداخت مالیات است که در کنار آن قطعاً باید به مالیات عایدی بر سرمایه و مالیات بر ثروت به صورت جدی دنبال شود تا اهداف مالیاتی تحقق یابد و تأمین بودجه از طریق مالیات امکان پذیر شود.